کاش دست دوستی هرگز نمیدادی به من
"آرزوی وصل" از "بیم جدایی" بهتر است
فاصل نظری
بگذار لبهايـــــت براي بوسيدن باشد
چشمهايــــــت به اندازه ي کافي
حرف براي گفتن دارد...
دوســم داشــت؛
مثل اون آهنگ هاى خارجــى اى كه هميشه گـــوش ميداد
ولـى هيچـى ازش نمى فهميد ... !
همیشه سیاه پوشیده ام
عشق،
مصیبت سنگینی ست!
نــــرو ....
دردنـاک تـــريـن الــتماس جهــان استــــ ...!
هر روز ” دماغ ها ” کوچکتر می شود و دروغ ها بزرگتر ... !
حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد اما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم
حسرت یعنی تو که در عین بودنت داشتنت را آرزو می کنم…
مـحکــم باش ...
وقتی خیلی نرم شوی ؛
همه خـَمـَت می کنند !
حتی کسی که انتظار نداری
راستش را بگو
نکند تو همان
“این نیز”
هستی که
همیشه میگذری؟!
بهرنگ قاسمی
من حرفهایت را گوش دادم و تو آنقدر سبک شدی
که ابرها را در آغوش گرفتی و دیگر نگاهت
به چشمان بسته ام
و پاهای در گل مانده ام نیفتاد …